چه رسم جالبی است!!!
محبتت را می گذارند پای احتیاجت...
صداقتت را می گذارند پای سادگیت...
سکوتت را می گذارند پای نفهمیت...
نگرانیت را می گذارند پای تنهاییت ...
وفاداریت را می گذارند پای بی کسیت...
و انقدر تکرار می کنند که خودت هم باورت می شود
که تنهایی و بی کسی و محتاج و ...
گفتند عینک سیاهت را بردار ...
دنیا پر از زیبایست !!!
عینکم را برداشتم ...
وحشت کردم از هیاهوی رنگها ...
آدمها هزار رنگ میشوند ...
عینکم را بدهید ...
میخواهم به دنیای یک رنگم پناه ببرم ...!!!
سلام خوبین؟؟
الان اشکم در میاد بچه ها دارم دیوونه میشم
بیخیال گفتم که نمیرم اجرا محسن یگانه زیاد خوب نیست شلوغه میخواستم برمم نمیتونسم چون کسی نبود باهاش برم
آقا.....
یعنی شانسه من دارم؟؟
تو خونه نشسته بودم بیخیال
یه دفعه یه صدای آشنا اومد
دقت که کردم دیدم صدای محسن یگانست داره آهنگ منو درگیر خودت کن میخونه
انقد زدم تو سرم
جالبه دوستامم با عقیده من نرفتن
نشستم تو حیاط صدای خوندن محسن میومد من با هر کلمش میزدم تو سر خودم
اصن وضعی بود
زنگ زدم دوستام پز اینو دادم که صداش به خونه ما میرسه
ولی آقا چشمتون روز بد نبینه
بعد از اجرا و جشن رفتم بیرون که بریم خونه مامان بزرگم از سر خونمون تا جایی که اجرا بود دقیقا هفت جا تصادف شده بود بعد مردمم آهنگ دوست دارم محسنو زده بودن میرقصیدن منم میزدم تو سر خودم
خلاصه الانم در حال خود زنی هستم آخه همه چی مجانی چرا نرفتم؟؟
اصن یه وضعی داشت ساری امشب
ولی شنبه با خبرا و عکسای پاشایی هستم در خدمت شما
اینو نرفتم حداقل اونو برم
سلام دوستان
دست دست گیلی گیلی هورا هورا
شنبه دارم میرم کنسرت مرتضی پاشایی جای همه شما خالی
راستی امشبم محسن یگانه برنامه داره جشن عید فطر ساری نرفتم ولی دوستان رفتن
اونجا جای من خالی
واقعا
دلم میخواست برم ولی نشد
ولی شنبه رو بچسبین
آخ جون
بلیتا تموم شد
دق به دلتون
الکی نگردین دنبال بلیت
حالا میرم میام میگم چی شدو چی گذشت...
سلام امروز میخوام برنامه روزانمو براتون شرح بدم (یک روز گرم تابستانی)(البته اگه ماه رمضون نباشه)
شب قبلش تا دو یا سه بیدارم
صبح مامانم منو بیدارم میکنه اینجوریم
بعدشیه راست میرم سر یخچال دعا میکنم اینطوری باشه
ولی اینطوریه
بعد یه راست نت
بعد از نت اینجوری
یکمم اینجوری
مامانه میاد نتو ازم میگیره اینجوری
بعد از ظهر اینجوری
شبم که همیشه اینجوری اینجوری
واینجوری
بعد از خستگی اینجوریمیرم تو اتاقم میخوابم
عزیزان برای همه آرزوی موفقیت میکنم
احتمالا شمام اینجوری میگذره روزاتون
چیه مگه دنبال پدیده خاصی بودید
زود باشین مطالب بعدی رو بخونین
سلام دوستان
من از طرف خودم عید سعید فطر رو پیشاپیش تبریک میگم
نماز روزه هاتون قبول
خوش به حال اونایی که همه روزاشو روزه گرفتن
تو این پیاده رو... بین همین مردم....
به اشتباه اما.....
خیلی تورو دیدم!!
اینکه چرا نیستی ؟؟
من این سوالو از....
هرکس که میدیدم....
صد بار پرسیدم!!
اِنگارقَدَمام تو این خیابونا
وقتی که تو نیستی بَدجوری وابَستَست
اِنقَد که با فِکرِت قَدَم زَدَم اینجا
حَتی خیابونَم از قَدَمام خَستَست.....
خــــدایا
،دیــــــگر نمــی خواهمشـــــــان ،
آرزوهایـــم
مال تـــو
بگــذار خاک تمام رویا هایـــم را
در بــر بگــیرد،
کـــه من ،به حسرتـــــــ خــــوردن عادتــــ کـــرده ام
لحظه هایی هست که وقتی سخت دلگیری دردت را در سینه ات فرو می ریزی تا آشکار نگردد
لحظه هایی هست که وقتی اشک در چشمانت حلقه زده، بغض می کنی اما پشت لبخندی ساده پنهان خواهی کرد
مــن اگـــر لـبـخـنــدي بــر لـبـانـــم جــاريــسـتــــــــــــــــ
اجــبـار عـکـس اسـتــــــــــــــــــــــــــ
وگــــر نــــــــه
من بـدون_تـــــــــــــــو
مــــــن کــــجاخنده کـــــــــــــــــجا ؟
یه روزنامه ی قطری خبر زده
که آمریکا چهار شنبه به ایران حمله میکنه،
اینا هم کامنتهای زیر اون تو قسمت فارسیش
.
.* ما 4شنبه امتحان داریم لطفا بندازین جمعه
* من چهارشنبه چک دارم !
* منم چهارشنبه امتحان دارم . موندم چیکار کنم . برم جنگ نَرَم جنگ...
* پس چرا ساعت شو نگفته؟! شاید ما خونه نباشیم...
* حالا من چی بپوشم؟!
* ما شماره ماشين مون فرده،
فك نكنم بتونيم تــو اين حماسه آفريني حضور بهم برسونيم!
* میشه بهش بگین موقع برگشت منو به عنوان غنیمت ببرن آمریکا
* سه شنبه حمله کنن تا چهارشنبه تمومش کنن که پنج شنبه جعمه بریم دَدَر!!
* شام هم میدن؟
* ایول ، بالاخره یه بهونه جور شد من پنجشنبه نرم عروسی.
از جنگ برگشتم خستم ! تازه اگه اسیر نشم و برگردم
* بگو سر راه نون بگیره...
* ای بابا حالا نمیشه جمعه عصر باشه
آخه عصرای جمعه خیلی دلگیره
آقا ما از مسئولین خواهشمندیم
جمعه حول و حوش ساعت ۳-۴ حمله کنن بعد از ناهار!!!!
ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ
ﻃﺮﻑ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﻮﺩ
تند تند ﻣﯿﺰﺩ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﺖ ،
ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻋﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩ !!!!
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻤﻮﻧﻢ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ؟!!
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ
ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻮﺩ
ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ!!!!
ﯾﻨﯽ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ،
ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﯿﮑﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺟﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛
آخرین باری که من از تهِ دل خندیدم
. علتش پول نبود...
انعکاسِ جوک هر روز نبود...
علتش چهره ی ژولیده ی یک دلقک
یا زمین خوردن یک کور نبود
من به "من" خندیدم!
نقش یک خنده به صورت دارم
ودلم میــــگرید
انیس قلب خود تنها خدا کن / خدا را در دل شبها صدا کن
ز خوف حق چو اشکی را چکاندی / به حال این رفیقت هم دعا کن . . .
دختر کوچک به مهمان گفت:میخوای عروسکهامو ببینی؟
مهمان با مهربانی جواب داد:بله.
دخترک دوید و همه ی عروسکهاشو آورد،بعضی از اونا خیلی بانمک بودن
دربین اونا
یک عروسک باربی هم بود.
مهمان از دخترک پرسید:کدومشونو بیشتر از همه دوست داری؟
... و پیش خودش فکر کرد:حتما” باربی.
اما خیلی تعجب کرد وقتی که دید
دخترک به عروسک تکه پاره ای که یک دست هم
نداشت اشاره کرد و گفت:اینو بیشتر از همه دوست دارم.
مهمان با کنجکاوی
پرسید:این که زیاد خوشگل نیست!
دخترک جواب داد:
آخه اگه منم دوستش نداشته
باشم دیگه هیشکی نیست که باهاش بازی کنه و دوستش داشته باشه ،
اونوقت دلش میشکنه ...
شدم غرق
تویه زندگیه ساده
با یه قلب خالی از تو
که تنهاییش زیاده
شدم حبس
میون خاطرات باتو
همیشگی نشوی اما
همیشه یادمه نگاتو
خودت نشونم دادی
مسیر آرزو هارو
حالا آرزو میکنم
همون روزا رو
امید دارم یه روز
میرسه که یه جایی بالاخره
باز چشم تو چشات میندازم
امید دارم هنوز
دوباره میایو کنار تو راحت
خوشبختیو میسازم میسازم
هر روزی که میشه دیروز
دل تنگ تر میشمو
باز غرق میشم تو خیال و خواب
هربار که میزنه بارون
میبندم چترمو
به یادت خیس میشم از قطره های آب
امید دارم یه روز
میرسه که یه جایی بالاخره
باز چشم تو چشات میندازم
امید دارم هنوز
دوبازه میایو کنار تو راحت
خوشبختیو میسازم میسازم
امید دارم یه روز
امید دارم هنوز
دوباره میایو کنار تو راحت
خوشبختیو میسازم میسازم
آدم های ساده رادوست دارم.همان هایی که بدی هیچکس راباورندارند.همان هایی که برای همه کس لبخند دارند.همان هایی که بوی ناب آدم میدهند.ومن باوردارم که من از همان هام
هرهرهرهرهر
ماییم دیگه
سمت چشمان تو یک پنجره باشد کافیست
چشم من خیره به آن منظره باشد کافیست
تو به من خیره شوی، من به تبسم هایت
خنده بر روی لبت یکسره باشد کافیست
فاصله دفتر تقدیر مرا پُر کردست
سهم من چند ورق خاطره باشد کافیست
گریه خوبست ولی فکر غرورم هستی؟
بغض دل پشت همین حنجره باشد کافیست
گفتی از فاصله ها خسته شدی درد بس است
خواستی بسته شود پنجره؟
باشد....کافیست